مطهرنیا: به نقطه عزیمت دیگر در نزاع اسرائیل و فلسطین رسیدیم/میخواهند ایران را مقصر کنند
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۳۷۳۸۶
کارشناس مسائل بینالملل گفت: به نظر میرسد مسالهی حماس دیگر به حماس محدود نخواهد شد. با توجه به آنچه که اکنون بین تلآویو و واشینگتن در جریان است و با تلاشهای بایدن برای جلب توجه یهودیهای آمریکا در انتخابات آمریکا و عنایات مقام معظم رهبری در مورد فلسطین و خاورمیانه در هفتهی جاری، ما به یک نقطهی عزیمت دیگر در مورد اسرائیل و فلسطین رسیدهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خبرآنلاین، بامداد شنبه گروه مقاومت فلسطینی حماس حملهی گستردهای را علیه آسمان رژیم صهیونیستی آغاز کرد. گروه عزالدین قسام، شاخهای از گروه حماس، نام عملیات خود را «طوفانالاقصی» گذاشتند. گزارشها حاکی از این است که بیش از ۲۵۰۰ راکت به سمت شهرهای مرکزی و جنوب اسرائیل پرتاب شده است. تصاویر منتشر شده نشان میدهد که نیروهای گروه حماس توانستهاند به شهرکهای اسرائیلی نزدیک به غزه نفوذ کنند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، اعلام وضعیت جنگی کرده است. ارتش اسرائیل از ده صبح شنبه حملات گستردهای را علیه نوار غزه آغاز کرده است. در حالی که وزیر دفاع اسرائیل این اقدام گروه حماس را «اشتباهی جدی» خواند؛ فیلم کوتاهی از رهبران حماس در حال انجام سجدهی شکر در رسانهها پخش میشود. این حملات زمانی آغاز شد که غربیها امید زیادی به پیمان ابراهیم و صلح میان عربستان و اسرائیل بسته بودند. حملهی حماس به اسرائیل چه تبعاتی برای منقطه خواهد داشت؟ تفاوت این جنگ با جنگهای پیشین اعراب و اسرائیل چیست؟ آیا فلسطین باید خود را برای پاسخی دندان شکن از سمت اسرائیل آماده کند؟ در این باره با مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بینالملل گفتگو کردیم:
ارزیابی شما از حملهی حماس به مرزهای اسرائیل چیست؟ این حملات چه پیامدهایی بر معادلات منطقه دارد؟
ارزیابی در پایان یک اقدام و کنش در حوزههای گوناگون فردی، جمعی، ملی و بینالمللی صورت میپذیرد. حملهی حماس به اسرائیل یک حملهی غافلگیرانه و در همان حال دارای ابعاد گستردهای در جهت تغییر در جریان اقدامات سیاسی در خاورمیانه و در نظام بینالملل است. حملاتی از این دست مانند جنگ ۳۳ روزه، جنگ ۲۲ روزه و جنگهای مشهور دیگری در بحران اعراب و اسرائیل پیشتر هم صورت گرفته است و ابعاد گوناگونی از ارزیابیها و ارزشیابیها را به خود اختصاص داده است. این حمله با توجه به ابعاد گوناگون آن که در فضای مجازی منتشر شده است نه به دلیل حملات هوایی حماس که به دلیل یورش همه جانبهی حماس از روی زمین به داخل مرزهایی که اسرائیل نامیده میشود مورد توجه قرار گرفته است. به عبارت دیگر ابعاد درگیریها را از منطق رودروییهای هوایی به منطق زمینی کشانده است. این حمله مانند جنگهای چریکی به صورت ضربتی و محدود نیست بلکه به صورت گستردهتر با در نظر داشتن اهداف تعریف شده در جهت تهییج تحریکات منطقهای صورت میپذیرد. پخش فیلمهای گوناگون از این حمله که از سوی رسانههای نزدیک به حماس صورت گرفته است؛ نشان دهندهی یک یورش سخت به درون مرزهای اسرائیل تلقی میشود. البته اسرائیل این فیلمها را تایید نکرده است. با این حال به نظر میرسد عملیات امروز تلفات زیادی از رژیم صهیونیستی گرفته باشد. از طرفی نتانیاهو اعلام وضعیت جنگی میکند و بر این نکته تاکید دارد که این حملات به معنای یک حملهی محدود نیست. اسرائیل هم اعلام کرده است که آمادگی زدن ضربههای سختتری را نسبت به گذشته در چهارچوب حرکتهای بازدارنده و تدافعی خود دارد.
شیوهی بیان نتانیاهو و آنچه که بیان میکند، بیش از آنچه که نشان از غافلگیری و نگرانی از هجمهی موجود و پاسخگویی به افکار عمومی باشد؛ تلاشی است که او از این حمله برای حل و فصل مسائل داخلی خود و همچنین جهتگیریهای سیاسی دگیر احزاب راستگرای افراطی در اسرائیل دنبال میکند. به نظر میرسد حملهی نخست حماس به اسرائیل و هشدار وضعیت جنگی که دولت نتانیاهو بیان میکند نشان میدهد که اسرائیلیها به این حملات حماس به چشم فرصتی برای دنبال کردن اهداف خود منطقه استفاده میکنند. به ویژه اینکه تلاش میکنند تا این حملات را به تهران نسبت داده و به این ترتیب با تغییر راستای حرکت بر ضد حماس در جهت ایجاد فضای ضد ایرانی در منطقه از آن بهره ببرد. به نظر میرسد مسالهی حماس دیگر به حماس محدود نخواهد شد. با توجه به آنچه که اکنون بین تلآویو و واشینگتن در جریان است و با تلاشهای بایدن برای جلب توجه یهودیهای آمریکا در انتخابات آمریکا و عنایات مقام معظم رهبری در مورد فلسطین و خاورمیانه در هفتهی جاری، ما به یک نقطهی عزیمت دیگر در مورد اسرائیل و فلسطین رسیدهایم.
چیزی که بیش از هر چیزی میتواند هدف اثر باشد، تلاشی است که در مورد صلح میان ریاض و تلآویو انجام میشد. این حمله و ضربههای سخت انتقامی قابل پیشبینی اسرائیل علیه حماس میتواند آن روند صلح میان عربستان و اسرائیل را با اخلال موقت روبرو کند. البته این اخلال موقت میتواند به یک ابزاری در جهت همگرایی در جامعهی عربی محافظهکار و تغییر و تحول در خاورمیانه با اسرائیل باشد. ریسک این موضوع بسیار بالا و میتواند پیامدهای غیر منتظرهای در بر داشته باشد.
چرا حماس این مقطع زمانی برای حملات خود انتخاب کرده است؟ آیا دلیل و انگیزهی خاصی برای انتخاب این مقطع زمانی برای حمله به اسرائیل وجود دارد؟
همانطور که عرض کردم خاورمیانه دچار التهابهای خاصی شده است. ماجرای اوکراین، ماجرای آذربایجان و ارمنستان و الان هم ماجرای حملات حماس همگی خطی را نشان میدهند که زمینههای درگیری بر اساس حیثیت و رو در رویی را به تهاجمهای نظامی نزدیک میکنند. در این مقطع زمانی احتمالی نزدیکی بیشتر و رسمیتر ریاض و تلآویو میرفت. گفتگوها در مورد باز شدن سفارتهای اسرائیل و عربستان در پایتختهای یک دیگر در رسانههای گوناگون و در بخشهای مختلف تحلیلی وجود داشت. صلح ابراهیم توانسته است تا حدود زیادی مسالهی اعراب و اسرائیل را حل کند. اکنون مسالهی اعراب و اسرائیل به گونهای به ائتلاف عبری-عربی علیه ایران تبدیل شده است. در همین حال رسانههای مختلف از آمار بالای کشته شدگان در پی عملیات «طوفانالاقصی» خبر میدهند. اگر این صحبتها درست باشد، مسالهی اعراب و اسرائیل میتواند جای خود را به بحران اوکراین ببخشد. یعنی توجه بینالمللی از بحران اوکراین به طرف مرزهای فلسطین و اسرائیل بازگردد و احتمالا با ضربههای انتقامی سختی که اسرائیل در پی آن خواهد بود و با کشاندن جنگ از مرزهای اسرائیلی -فلسطینی به اسرائیلی- ایرانی زمینههای گسترش این تهاجمها را افزایش بدهد.
فراموش نکنیم رسانههای اسرائیلی اعلام کرده بودند که در هفتههای گذشته حملههای سختی به مواضع موشکی ایران داشتند. اگر چه ایران این حملهها را انکار کرده است، اما اسرائیل همچنان دست از تهدید سخت ایران بر نداشته است. رسانههای جهان در تلاش هستند که این حملات را به ایران نسبت بدهند. این در حالی است که همانگونه که در مصاحبههای قبلی خود گفتم، دکترین آمریکا محدودسازی همکاریهای بینالمللی با ایران و محاصرهی تهران بود. اسرائیل مدیریت و جامعهی عربی اجرای آن را بر عهده داشت. با توجه به تلاش ایران برای اینکه بتواند جبههی مقاومت را قدرتمندانهتر پیشببرد در اثر تحریمها این روند تضعیف شد. سپس ما شاهد بیرون آمدن ترامپ از برجام بودیم. در سال ۲۰۱۸ آمریکاییها دکترین قبلی خود را گستردهتر کردند. یعنی تبدیل چالش تهران به تهدیدی برای امنیت منطقهای و بینالملل. در سال ۲۰۱۸ انگلیسیها به آمریکا پیوستند. الان هم موضع انگلیسیها روشن است. دکترین اسرائیل هم عملیاتی کردن همین پروژهی تبدیل چالش تهران به تهدید امنیتی برای نظم منطقهای و بینالمللی است. اسرائیلیها شروع به زدن هزار ضربهی چاقو کردند. دانشمندان هستهای ما مثل شهد فخری زاده را ترور کردند و پایگاههای نظامی ایران را مورد حمله قرار دادند. هر چند ایران بخشی از این حملات را تکذیب کرد، اما فعال بودن اسرائیلیها در این زمینه روشن است.
اقداماتی که تهران انجام داد موجب شد که جنگ هیبت و حیثیت در برابر اسرائیل بیش از گذشته مطرح شود. به هر روی حماس و نزدیکی رهبران حماس به تهران امری نیست که بر کسی پوشیده باشد. اینکه ایران در محل اتهام قرار بگیرد امری دور از انتظار نیست. اینکه اسرائیلیها هنوز این تهدید را با پاسخ دندانشکنی همراه نکرده اند؛ نشان دهندهی سختی ماجرا است. هماکنون رسانههای غربی سجدهی شکر رهبران حماس را نشان میدهند. بازتاب گسترده و نمایش پی در پی آن در رسانههای گوناگون خبری نشان از تلاش آنها برای بهرهبرداری از این تصاویر در جهت تبیین و توضیح حرکتهای نظامی آینده در منطقه خواهد بود؛ بنابراین نزدیکی چین به کشورهای عربی متحد با اسرائیل، وضعیت روسیه در اوکراین، مسالهی ایران و وضعیت نامناسب سیاسی و اقتصادی تهران، میتواند چنین حملهای را به یک فرصت تبدیل کند و ریسک بزرگی را متوجه جامعهی موجود در خاورمیانه بکند. باید منتظر بود تا معلوم شود اسرائیل چه اقداماتی را انجام میدهد.
با توجه به اینکه رسانههای غربی در تلاش برای پیوند زدن این حملات حماس به تهران هستند؛ آیا حمایت برخی از مقامات جمهوری اسلامی ایران از حملات کنونی حماس توپ را در زمین ما نمیاندازد؟
با توجه به بوسهی مرگ کشورهای عربی و با توجه به اینکه یک دهه از شعارهای بسیار سخت نیروهای مسلح و گفتمان انقلابی علیه ریاض نگذشته است و رییسجمهور انقلابیترین دولت پس از انقلاب که با شیوهی جالبی هم رییسجمهور شد که در نامهی خود ملکسلمان را به عنوان عالیجناب یاد میکند و در ماجرای حمله به سفارت عربستان در مشهد قرار بود که دماغ عربستان به خاک مالیده شود، اما اکنون وزیر امورخارجهی ما مجبور میشود برای مصاحبه با طرف سعودی عکس رهبر ملی ما شهید سلیمانی را بردارد و یک تیم فوتبال عربستانی بخاطر وجود تندیس سردار سلیمانی زمین بازی را ترک میکند و هنوز فدراسیون جهانی فوتبال نظری نداده است، وزیر امورخارجهی ما اعلام میکند که بازی باید تمدید شود. فرماندهان نظامی و رهبران ایدئولوژیک بر اساس مواضع گفتمان انقلابی که معتقد به دارالکفر و دارالاسلام هستند و مرکزیت کفر را آمریکا و نقطهی اصلی گرانیگاه قدرت او را اسرائیل میبینند از این حملات حمایت میکنند. اما آنچیزی که مهم است بهرهبرداری طرف مقابل از این حملات است.
امروز بعد از آنکه آمریکاییها توانستهاند زندانیان دو تابعیتی خود را از ایران خارج کنند این اتفاق رخ میدهد. کشتهشدگان اسرائیلی به عنوان شهروندان اسرائیلی برای آمریکا پاسخگویی ایجاد نمیکند. در همین حال طرحی در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا برای ممنوع کردن مهاجرت و ارتباط با اتباع ایرانی وجود دارد. این طرح حتی از محدودیتی که برای کوباییها هم انجام شده بود؛ سختتر است. این حمله و پیامدهای آن میتواند در جهت حملات تلافیجویانه انجام شود. اگر آمار مجروحین و کشتهها همینطور ادامه پیدا کند؛ جنگ نیز گسترش پیدا میکند. پس از اتمام احتمالی آن در هفتههای آینده زمینهی مناسب برای ایجاد فضای مطلوب و در چهارچوب دکترین هزار ضربهی چاقو تبعات زیادی در منطقه خواهد داشت.
منبع: فرارو
کلیدواژه: اسرائیل فلسطین خاورمیانه قیمت طلا و ارز قیمت موبایل اعراب و اسرائیل نظر می رسد اسرائیلی ها بین المللی بین الملل رسانه ها مساله ی ی ایران تل آویو ی حماس حمله ی ی عربی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۳۷۳۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سردار رشید: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مشروح گفتگوی روزنامه ایران با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق را در ادامه می خوانید؛
عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.
شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.
یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.
چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است.
یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.
یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.
عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد.
در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.
در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند.
عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.
مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است.
وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.
بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902972